اختلال وسواسی – جبری به صورت گروههای مختلفی ازعلائم تظاهر میکند که شامل افکار مزاحم ، آداب ، وسواسی اشتغالات ذهنی و وسواس های عملی هستند.
این وسواس های فکری یا عملی سبب اتلاف وقت میشوند و اختلال قابل ملاحظه ای در روند معمولی و طبیعی زندگی ، کارکرد شغلی، فعالیتها ی معمول اجتماعی یا روابط فرد ایجاد می کنند.
وسواس فکری عبارت است از فکر ، احساس ، اندیشه یا حسی عود کننده و مزاحم و بر خلاف وسواس فکری که یک فرایند ذهنی است ، وسواس عملی نوعی رفتار است. اجبار رفتاری آگاهانه ، استاندارد و عود کننده نظیر شمارش و وارسی …
در میان بزرگسالان احتمال ابتلا مرد و زن به این اختلال یکسان است ولی در میان نوجوانان ، پسرها بیشتر از دخترها دچار اختلال وسواسی- جبری میشوند.
ملاکهای تشخیصی این اختلال عبارتند از :
افکار ، تمایلات یا تصورات راجعه و پایداری که در دوره ای از اختلال ، به شکل مزاحم و نا خواسته تجربه شده و در اکثر افراد موجب اضطراب یا ناراحتی عمده گردند.
فرد تلاش میکند این افکار ، تمایلات یا تصورات را ندیده گرفته یا سرکوب کند و یا با پرداختن به افکار یا فعالیتی دیگر (مثل انجام یک وسواس عملی) خنثی سازد.
وسواس های عملی رفتارهایی تکراری هستند نظیر: (شستن دست، رعایت نظم و ترتیب ، وارسی کردن) یا فعالیتی ذهنی نظیر ( دعا کردن شمردن ، تکرار آهسته کلمات در سکوت ) که فرد احساس می کند مجبور به اجرای آنها در پاسخ به یک وسواس فکری و یا بر طبق قوانینی که باید دقیقا انجام شوند.
این اعمال و فعالیتها ی ذهنی با هدف پیشگیری یا کاهش اضطراب یا ناراحتی و یا جلوگیری از بعضی رویدادها و وضعیت های هراس آور صورت میگیرد.
همراه با بینش خوب یا کافی :
شخص می داند که باورها اختلال وسواسی -جبری قطعا یا احتمالا صحیح نیستند یا آنکه ممکن است صحیح باشند یا نباشند.
همراه با بینش کم :
شخص فکر میکند که باورها ی اختلال وسواسی – جبری احتمالا واقعی هستند و عمیقا قانع نمی شود.
فقدان بینش / باور هذیانی :
شخص کاملا باور دارد که افکار اختلال وسواسی – جبری اش واقعیت دارند.
* نکته :
وسواس های فکری لذت بخش نیستند و به شکل ارادی به ذهن نمی آیند.
تواتر و شدت وسواس های فکری و عملی در مبتلا یان به اختلال وسواسی – جبری متفاوت است مثلا بعضی ها علائم خفیف تا متوسط دارند که یک تا سه ساعت در روز وقتشان را میگیرد در حالی که دیگران افکار مزاحم یا اعمال وسواسی تقریبا مستمری دارند که می تواند آنها را نا توان سازد.
خطر خود کشی :
افکار خودکشی در مراحلی در تقریبا نیمی از مبتلایان به اختلال وسواسی – جبری بروز میکند و اقدام به خود کشی هم در بیش از یک چهارم مبتلایان گزارش شده است.
شیوع :
زن ها در بزرگسالی اندکی بیشتر از مردان مبتلا هستند و در کودکی پسرها بیشتر دچار این اختلالاند.
بروز و سیر:
متوسط سن شروع نوزده و نیم سال است و ۲۵ درصد موارد در ۱۴ سالگی آغاز می گردد .مردها سن شروع پایین تری نسبت به زن ها دارند اختلال وسواسی -جبری در صورت عدم درمان ، سیری مزمن با نوسان علائم پیدا میکند. در بعضی افراد سیر دوره ای دارد و تعداد کمی هم به سمت تباهی نا توان کننده ای پیش می روند .
شروع در کودکی میتواند منجر به تداوم بیماری در تمام عمر شود.
منبع :
راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی